اهمیت تغییر در زندگی؛ چگونه با عادتهای اتمی تغییر کنیم؟
وقتی از تغییر در زندگی حرف میزنم، قصدم کلیشهگویی نیست و این موضوع را در ادامه این مقاله متوجه خواهید شد. چون خودم در شرایط تغییر قرار داشتم و به نوعی این مسیر را زندگی کردهام. پس شاید دلیلش همین باشد که میخواهم راههایی را که در مسیر تغییر طی کردهام را با شما مخاطبین عزیز به اشتراک بگذارم. از جمله افرادی که در راه تغییر در زندگی و شرایط روحیام نقش بهسزایی داشت، استاد شاهین کلانتری بود که با کلام شیوای خود در مدرسۀ نویسندگی نوشتن را در وجود من نهادینه کرد. شاید بیهوده نباشد اگر بگویم نوشتن در دوران تحولم برای من حکم ناجی را داشت.
در مسیر سنگلاخی و ناهموار تغییر، با کتابی که از استاد کلانتری هدیه گرفتم ادامۀ راه دادم. به نظرمن شاید گفتن برشی از کتابی که خواندهام برای شما که خود را در مسیر رشد و تعالی روح و طی کردن پلههای ترقی قرار دادهاید، مفید واقع شود. شاید این کتاب برایتان نام آشنا باشد، با تورّق و خواندن چند برگی از این کتاب رسیدم به آنچه سالها منتظرش بودم ولی راهش را در پیچوتاب زندگی گم کرده بودم.
جیمز کلیر در کشاکش تغییر برای موفقیت
روی جلد کتاب با ذرههای اتمی و ریز عبارتی را نوشته است که مثل بمبی منفجر میکند هر آنچه را که به اسم عادت های بد نامیده میشود. درست متوجه شدید ذرههای اتمی طلاییرنگ که روی جلد کتاب کنار هم نشستهاند را وقتی از دورتر نگاه میکنم، نوشته است عادتهای اتمی، در زیر این عبارت طلاییرنگ نوشته شده : یک راه ساده و اثبات شده برای ایجاد عادات خوب و شکستن عادات بد/ اثر جیمز کلیر.
وقتی از کلاس نویسندگی با هدیۀ کتاب به خانه برگشتم، در پوست خودم نمیگنجیدم و شعلۀ اشتیاق هر لحظه در وجودم زبانه میکشید. بالاخره بعد از گذشت پاسی از شب، کتاب را باز و شروع به مطالعه کردم. نویسنده بعد از فهرست کتاب، به معنی عادت پرداخته بود. شاید این کلمه، پرتکرار به نظر آید ولی از نظر من پرداختن به مفاهیم بدیهی، اهمیت موضوع را به مخاطب خاطرنشان میکند و به نوعی آشناییزدایی میکند. موضوعی که در این کتاب نظرمن را به خودش جلب کرد، پشتکار نویسنده کتاب بود که خودش نقش اول کتاب را داشت. او با اصابت چوب بیسبال به صورتش آسیب شدیدی دیده، و تا مرز کما رفته بود. بعد ازاینکه به هوش آمد، خودش را نباخت، بلکه روزنه امید در وجودش هر صبح با تابش نورخورشید جوانه زد و وجودش را سبز کرد. اگرچه جیمز کلیر روی تخت بیمارستان در کشاکش مرگ و زندگی دستوپا میزد ولی میلش به زندگی بیشتر بود و خود را لایق و درخور زنده ماندن میدانست؛ زیرا به عقیده من شاید او رسالتی را بر دوش خود حس میکرد که باید آنرا آشکارا به منصه ظهور میگذاشت و به سرمنزل مقصود میرساند. جیمزکلیر با وجود اینکه مغزش از ضربه شدید چوب بیس بال ملتهب شده بود، بعد از چند روز بستری، با عطسهای چشمش از کاسه بیرون جهید، مجدداَ او را به اتاق عمل بردند، و بعد از عمل و بیهوشی، او همچنان امیدوار از پشت پنجره به استقبال امید و تغییر در زندگی نشسته بود. روزها گذشت تا شرایط او کمی مساعدتر شد. در این برهه از بیماری او، خانوادهاش روحیهشان را از دست داده بودند. از طرف بیمارستان مددکاری برای به آرامش رساندن آنها به منزلشان فرستاده شد، ولی جیمز کلیر تنها خودش مشاور و مددکار خودش بود؛ زیرا او هنوز به فکر برگشت به زمین بیس بال بود و برای رسیدن به این مهم از هر کاری فروگذار نبود. این تحول و تغییر در زندگی او دوسال به طول انجامید.
چگونه با قدمهای کوچک، تغییرات بزرگی ایجاد کنیم؟
جیمزکلیر با تحولاتی که در زندگیاش رخ داده بود به معجزۀ عادات کوچک دست پیدا کرد. شاید برایتان این سوال پیش بیاید که نقش عادات کوچک در ماجرای تغییرات بزرگ چیست؟ ذکر این نکته ضروریست که هیچ تغییری یک شبه ایجاد نمیشود و تغییر جیمز کلیر هم از این قاعده مستثنی نبود. او با ایجاد فرایند نظم در زمان خوابیدن و بیدار شدنش و همچنین مرتب و تمیز کردن اتاقش در برههای که خوابگاه او از بینظمی در حد انفجار بود، توانست بر جزئیات زندگیاش فائق آید و کنترل نظم اطرافش را در دست بگیرد. او با نظم بخشیدن به امور زندگی اعتمادبهنفسش را بالا برد. از دیدگاه او عادت، امری روتین شده با رفتاری است که به صورت مداوم انجام میشود و در بسیاری از اوقات به صورت خودکار رخ میدهد. طبق این تعریف، نویسنده عادات کوچک ولی پایداری را گردآوری میکند تا به نتیجه مطلوب خود برسد.
چگونه تغییرات کوچک، نتایج قابل توجهی را به وجود می آورد؟
جیمز کلیر با گذراندن سالهای سخت با پشتکار خود توانست به عنوان بهترین ورزشکار مرد در دانشگاه آمریکا انتخاب شود. او شرایط خود را نوعی چالش میدید که تجربههای زیادی به او آموخت. از جمله: تغییراتی که ابتدا کوچک و چندان مهم نبودند، ولی در کنار یکدیگر به نتایج قابل توجهی رسیدند. شاید شما هم مثل من به اذعان نویسنده که میگوید:« پیروزیهای کوچک اگرچه جزئی به نظر میرسند ولی با این استراتژی به هدف اصلیام رسیدم» اعتقاد داشته باشید و به چالش کشیدن خود را برای تغییر در زندگی و مسیر رشد مهم تلقی کنید.
از دیدگاه نویسندهی این کتاب، عادتهای کوچک به ما کمک میکند تا پتانسیل درونیمان را به بالفعل تبدیل کنیم. نویسندهی کتاب عادتهای اتمی در نگارش این کتاب اکثراً از تجربههای خود الهام گرفته است و بیشتر مباحث را با رویکرد تجربه به مخاطب خود القا میکند. این مورد یکی از پارامترهایی است که خواننده را تشویق به ادامه دادن مطالعۀ کتاب میکند.
یکی دیگر از تجربههایی که جیمز کلیر آن را در این کتاب به اشتراک گذاشته است، عملکرد ضعیف دوچرخهسواران انگلیسی بود؛ زیرا به این دلیل تولیدکنندگان دوچرخه در اروپا به خاطرضعف دوچرخه سواران، به آنها دوچرخه نمیفروختند. در این میان بریلزفورد به عنوان مربی آنها استخدام شد تا این تیم را در مسابقات موفق و پیروز گرداند. استراتژی او این بود که کارهای محوله را ساماندهی کند و بهبود ببخشد تا فرایند طی کردن پلههای موفقیت زودتر برای تیم دوچرخهسواران اتفاق بیفتد. او تمامی متغیرهایی که به راندن دوچرخه مرتبط بود را از بقیه جدا کرد و به میزان 1 درصد آن متغیرها را بهبود بخشید و دوباره اجزا را سرهم کرد. به عنوان مثال: او صندلیها را مناسب و راحتتر کرد. به دوچرخهسواران لباسهایی داد که با جریان الکتریسیته گرم میشدند تا دمای عضلاتشان در حین دوچرخهسواری ایدهآل بماند و از دیگر موارد میتوان به لاستیکها و زنجیر و غیره اشاره کرد که بریلز فورد آنها را بهینه سازی کرد، دوباره به هم وصلشان کرد و به شکل اولیه دوچرخه درآورد. این مربی و تیمش به این حد هم بسنده نکردند و همۀ موارد را تغییر دادند، تا در سال 2008 در مسابقات المپیک پکن به عنوان سلطان دوچرخهسواری انگلیس شناخته شدند.
همانگونه که در اوایل این مقاله ذکر کردم نویسندۀ این کتاب نقش اول کتاب را داشته، و به این موضوع اعتقاد دارد که: «برای نوشتن یک کتاب خوب باید ابتدا به خود کتاب تبدیل شد.» جیمز کلیر اذعان میدارد ایدههایی که در این کتاب بیان کرده است را خودش زندگی کرده و این همان موضوعی است که باعث ترغیب مخاطب کتاب شده است.
چگونه با عادتهایمان تغییرات بزرگ ایجاد کنیم؟
از دیگر مواردی که در این کتاب نظر من را به خودش جلب کرد و لازم دانستم در این مقاله به رشته تحریر درآورم، این بود که تغییرات کوچک را بیاهمیت ندانیم، زیرا ترکیب این تغییرات کوچک با یکدیگر میتواند تحولی ژرف و عمیق را ابتدا در وجودمان و سپس در زندگی و اطرافیانمان پایهگذاری کند. نکتۀ مهم اینجاست که گاهی دانههای برفها، کوچک و بیاهمیت به شمار میآیند ولی نباید از قدرتشان غافل شد؛ زیرا همین برفهای کوچک زمانی که تداوم حضور پیدا میکنند و در سراشیبی زمین با هم ترکیب شوند، بهمنی بزرگ را به وجود خواهند آورد که هر عنصر پوچ و کممایهای را در خود میبلعد. پس بیایید بهمن برفی عظیمالجثهای ازعادات کوچک و تاثیرگذار در درونتان به وجود آورید، به شرط آنکه این بهمن برفی ساخته شده توسط خودتان ترکیبی از عادات خوب و نپسندیدهای باشد که شما را در راه رسیدن به خواستههایتان همراهی میکند نه اینکه از هدف دورتان کند.
کاهش وزن یکدرصدی چگونه ایجاد میشود؟
راستی قضیه این عادات به همین جا ختم نمیشود، زیرا ساختن عادات صحیح، زمانبراست و در نتیجه فرد خسته میشود. گاهی به قول معروف کم میآورد و پشیمان میشود و به همان برنامه روتین خودش بازمیگردد، در صورتی که اگر مقاومت کند، ظاهر ابتدایی کار را نگاه نکند و برآیند کار را در نظر بگیرد، خواهد فهمید که تغییرات بزرگ ویا حتی کوچک نتایج حاصله به نفع او خواهد بود و ثمرهای شیرین خواهد داشت. به عنوان مثال: فردی را در نظر بگیرید که برای کم کردن وزن خود باید صبر و تحمل را پیشه خود کند تا به وزنی ایدهآل برسد، زیرا کاهش وزن پروسهای طولانیمدت خواهد بود که فرد با رعایت رژیم غذایی درست در هر هفته نیم تا یک کیلو کم خواهد کرد، و این امر مستلزم حوصله و صبر زیادی است تا نتیجهای مطلوب را برای او به ارمغان بیاورد. پس با توجه به مطلب عادت کوچک و ریز که جیمز کلیر از آنها به عادتهای اتمی اشاره کرده است خواهیم دانست که همین تغییرات یکدرصدی کوچک، زمینهساز تغییرات بزرگ و تاثیرگذاری خواهد شد.
برگرفته از کتاب عادتهای اتمی/ جیمزکلیر/ ترجمه هادی بهمنی
9 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام عزیزم
چقدر خوب که با یاد آوری این کتاب منو به اهمیت عادتهای مثبت ویا مخرب سوق دادی.
منتظر قلم زیبای توهستم.
قلمت سبز دوست خوبم.
سلام و درود نداجان. سپاس از اینکه مقاله من رو مطالعه کردید.
متشکرم.
درود خیلی مطلب خوبی بود ممنون نرگسجان
سلام و درود. از همراهی شما متشکرم. منتظر نظرات شما در نوشتههای آتی خواهم بود. سپاس
سلام.
سپاس از لطفتون
نوشته تان مراسخت تحت تاثیر قرار داد اصولا ماانسانها توجه ای به موارد کوچک نمی کنیم گذرا وبی تفاوت ازکنارشان رد میشویم غافل ازینکه عادتها توجهات به مسائل به ظاهر پیش پا افتاده می توانند نردبان بلندی را تشکیل دهند برای رسیدن به اهدافمان
سلام و درود خانم قلندر عزیز.
سپاس از توجه و حضورتون.
امروز زندگی نامه ات،داستان زیر شیروانی،اینه،وپیرزن والباقی راتاانجا که وقت مرا یاری میکرد به جان خواندم آنچه می خواندم صداقت بود وصفا وپاکی نویسنده ای با دستان آزاد ورها کلمات را باعشق می چیند ودردامن میریزد بعدهرکدام را درگلدانی به رسم یادبود می کارد تابماند به یادگاری.
راستی پردخت مرا به کجاها که نبرد با حشمت خان به زورخانه میرفتم،باپردخت به عکاسخانه،بااذردخت به گفتگو می نشستم تاشاید اندکی ازخشمش بکاهم .میتوانم بگویم خانم امینی دست مریزاد که نوشتارهای جان دارد وروح
سپاس خانم قلندری عزیز.
از توجه و حضور شما متشکرم.