درباره من

درباره من

داستان‌نویسی که داستان‌سرا شد بیست‌و‌سه روز مونده بود تا شروع تابستان. بین کش‌وقوس امتحانات بچه‌ها، یه دختر چشم خرمایی قدم‌های کوچولوش رو گذاشت رو چشمای سفید دنیا. دختری که به

ادامه مطلب »