اهداف داستانسرایی چیست؟؛ تبدیل مخاطب بالقوه به مخاطب بالفعل
یکی بود یکی نبود، داستان همهکاره بود.
همانطور که در مقالهی قبل گفته شد، استوریتیلینگ به معنی داستانسرایی کسبوکار است.
دیگر زمان آن رسیده تا داستانها را از محدودیت در قالب کلیشهای و قدیمی بیرون بیاورید.
با استفاده از داستانسرایی میتوانید مشتریان بالقوه را به مشتری بالفعل تبدیل کنید. در اصل داستانسرایی رکن اصلی بازاریابی کسبوکار است، و با این شیوه صاحبین کسبوکار میتوانند قلب و ذهن مخاطبان را به محصول و خدمات خود درگیر کنند.
چگونه با داستانسرایی مخاطب را جذب کنید؟
در داستانسرایی باید اهداف داستان خود را مشخص کنید.
اهداف داستان عبارتند از معرفی کالا یا خدمات، داستان برند، تجربهی شخصی.
به این مثال دقت کنید.
روزی خانم خیاطی تصمیم گرفت برای بیشتر شدن مشتریان خود، روزانه از صبح کارهای دوختودوزاش از قبیل: خرید وسایل اولیه تا الگو کشیدن روی پارچه و نهایتن دوخت آن را در استوری اینستاگرام قرار دهد. بعد از مدتی او با این روش توانست به تعداد مشتریان خود بیافزاید.
این خانم با داستانی که از روزمرهی دوختودوز خود تهیه کرد، توانست مخاطبین خود را با داستان شغلاش همراه کند.
پس برای جذب مخاطب از طریق داستان باید موارد زیر رعایت شود:
۱. باید برای خودتان مشخص کنید که هدفتان از نوشتن داستان چیست؟
هدف شما میتواند تحریک مخاطب برای انجام عملی مثل خرید، یا ارزش آفرینی و یا آموزش باشد.
۲. داستانگویی احساسات مخاطب را بیشتر هدف میگیرد تا منطق او را
با داستانسرایی هورمون دوپامین و اکسیتوسین در بدن مخاطبان بیشتر ترشح میشود. در واقع داستانها به عنوان اهرمی است که روی لیمبیک مغز (مرکز خاطرات و احساسات انسان) اثر میگذارد.
۳. با داستانسرایی از پشتصحنهی محصول یا خدمات خود پردهبرداری کنید
پشت پردهی محصول و یا برند شخصی شما مانند پشت صحنهی فیلمهای سینمایی برای مخاطبین جذاب است، پس از آنها بیشتر داستان تهیه کنید
۴. ذکر مزیت رقابتی محصول
در داستان محصولتان به مشتریان بگویید که با استفاده از محصول و خدمات شما چه ارزشی برای آنها تعریف میشود، و محصول شما چه خصوصیتی بیشتر از محصول رقیبانتان دارد.
برای روشن شدن این قضیه لازم است دیدگاه و نظرات مشتریان قبلی خود را در قالب داستان بیان کنید.
چه اقداماتی برای نگارش استوریتلینگ باید انجام دهید؟
در نوشتن یک داستان برای محصول یا برند شخصی لازم است موارد زیر را انجام دهید:
۱. مخاطبان هدف خود را بشناسید:
چه کسی شنوندهی داستان محصول شما خواهد بود؟
برای نوشتن داستان خود باید نیاز مخاطب هدف خود را بشناسید. با شناخت پرسونای هدف (از نظر سن، جنس، علافه، نیاز) خود، داستانی متقاعدکننده خواهید نوشت.
۲. پیام اصلی داستان خود را مشخص کنید:
داستان شما متناسب با خدمات، محصول و یا برند شخصی است و به نسبت پیام آن هم متفاوت خواهد بود.
۳. نوع ارائه داستان خود را مشخص کنید.
داستان شما میتواند نوشتاری، گفتاری، صوتی و یا ویدیویی باشد.
۴. ایجاد تعامل با مخاطب.
در داستانتان تعاملی بین خود و مخاطب برقرار کنید تا او بیشتر ترغیب به محصول شما شود.
۵. در داستان خود راهنمای مخاطبان باشید.
داستانتان نباید تنها یک بروشور از ویژگیهای محصول شما باشد بلکه باید در داستان نحوهی استفاده از محصول را برای مخاطب مشخص کنید.
۶. در داستان خود تعلیق ایجاد کنید.
ایجاد چالش و تعلیق در داستان میتواند برای مخاطب جذابتر باشد. وقتی فروشندهی فرش موقع تعریف از فرش دستبافت خود یکفنجان جای روی آن میریزد، برای مخاطب چالشی را ایجاد میکند. رفع این چالش با داستانگویی برای مخاطب بسیار خوشایند است و آن داستان برایش ماندگار خواهد بود.
سخن پایانی
انسانها برای شناخت افراد غریبه سعی میکنند از داستان آنها مطلع شوند؛ پس داستان برند شخصی یا محصول خود را برای مخاطبینتان بگویید تا آنها از این طریق با شما آشنا شوند. مبنای داستان خود را بر واقعیت ترکیب با تخیل بگذارید تا مخاطبین بیشتر متمرکز روی برندشخصی شما و یا حتی محصولتان شوند.