جستجو

لالایی مصنوعی

لالایی مصنوعی
صدای لالایی مادر یکی از صداهای پربار و دلنشینی در زندگی هر فرد است. این صدا با خود شیرینی و آرامشی را به همراه دارد که درون قلب و روح افراد تاثیر می‌گذارد‌.
برای بسیاری از ما صدای لالایی مادر نماد دلنشین و امنیت است. آن صدای دلنشین یکی از اولین و حساس‌ترین خاطرات کودکی ماست و ذهن و روحمان را به آرامش و صلح خود باز می‌دهد.
اشتباه نکنید متن مذکور نوشته‌ی شخص من نیست، ماجرا به صبح امروز برمی‌گردد؛ وقتی که پسرم برای امتحان انشا به مدرسه رفت و موذن اذان ظهر را گفته بود که او خسته و تشنه به خانه برگشت.
من بعداز آماده کردن یه لیوان خاک‌شی یخمال از مدرسه و امتحان پرسیدم که چگونه گذشت؟
آرش در حالی که داشت لیوان شربت را با عجله هم می‌زد تا یخ‌اش حل شود گفت: هیچی مامان؛ امروز امتحان انشا داشتم‌؛ منم تو اینترنت هوش مصنوعی رو سرچ کردم و موضوع درباره‌ی مادر را به او دادم و هوش مصنوعی هم یه متن نوشت و تحویلم داد؛ منم همون رو برای امتحان نوشتم.
من که از عصبانیت در پوست خود نمی‌گنجیدم، به او گفتم؛ تو چه فکری کردی با بودن من در کنارت از هوش مصنوعی کمک گرفتی؟
پسرم با خونسردی گفت: خوب حالا مامان! عصبانی نشو، مثل همونو که ننوشتم، یه چیزایی شو عوض کردم مثلا اونجایی که گفته بود: لالایی تو رو به یاد می‌آورم رو عوض کردم چون من که لالایی تو رو یادم نمیاد.

 سماور خشم در وجودم قُل‌قُل می‌کرد و خون توی رگهام با شتاب پمپاژ می‌شد ولی نفس عمیقی کشیدم و گفتم؛خوب من هنوز تو خونه‌ی خودم مهجورم، بعد تلاش می‌کنم تو این سایت و اون سایت مقاله بنویسم.
آرش موبایلش رو توی دستش جابه‌جا کرد و گفت: نه اونقدرا که فکر می‌کنی مامان. راستش ترسیدم اگر بگم تو برام بنویسی عصبانی بشی.
من که دیگه کم آورده بودم، تبسمی زدم. به ظاهر بی‌خیال روی مبل تکیه دادم و گفتم: یعنی من بنویسم؟ پس خودت اینجا چه نقشی داشتی؟
پسرم سرش رو تکان داد. فکر کردم الان می‌خواد بگه ببخشید، ولی او با کمال خونسردی گفت: حالا یه وقتایی پیش‌ میاد. خودتو ناراحت نکن مامان.
با این حرفش قفلی محکم به لبهای پر از حرف و شکایت من زد.
پسر بزرگم (آرمین) که از پشت مبل قهقهه‌زنان نظاره‌گر ماجرا بود، آمد و نشست روی کاناپه و گفت: من چند روز پیش گفتم که اونایی که تک‌ مهارتی هستند، به وسیله‌ی هوش مصنوعی کیش و مات می‌شن، اینم شاهد.
و اینگونه بود که به خودم گفتم تا چندی پیش همه می‌گفتند: از چند مهارتی دست بکشید و تمرکزتان را روی یک کار بگذارید ولی الان با آمدن هوش مصنوعی که پا‌به‌پای انسانها گام برمی‌دارد، یک هندوانه که سهله، باید با یک دست چندین هندوانه برداریم تا اگر در راه هوش مصنوعی خواست هندوانه‌هایمان را از دست‌مان بگیرد، به‌ بهانه‌ی اینکه بارمان سبک شود، باز‌ هم حرفی برای گفتن داشته‌‌باشیم.

به اشتراک بگذارید

2 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

پست های مرتبط